توصیف کتاب انسان شناسی حجت الاسلام الهی راد

متن پژوهی توصیفی در باره کتاب انسان شناسی حجت الاسلام الهی راد که در طرح ولایت تدریس میگردد:

ادامه مطلب...

توصیف کتاب انسان شناسی حجت الاسلام الهی راد

مقدمه

انسان شناسی یکی از علوم بسیار مهم و تاثیرگذاری است که سرنوشت و تحولات فردی و اجتماعی انسان ها بر مبنای آن و با نوع نگرش به انسان تغییر میابد.امروزه جوامع گوناگونی از کشور های غربی گرفته تا آسیا و خاور میانه و سایر کشورها را به چشم و یا از طریق رسانه های مختلف و گسترده مشاهده میکنیم که چگونه قوانین و مقررات و مبنای علوم و ... بر پایه زاویه دید آنها به انسان تغییر می یابد. بعنوان مثال قوانین و مقررات حقوقی کشور های اروپایی را که انسان شناسی آنها بر پایه اومانیسم[1] استوار است را با مقررات کشورهای اسلامی که بر پایه خدامحوری قرار گرفته مقایسه کنید.

از دیگر مواردی که انسان شناسی در آن موثر است، معرفت الهی است؛به این گونه که انسان از طریق شناخت خود با علم حضوری به وابستگی و فقر ذاتی خود به موجود مستقلی پی خواهد برد که خالق اوست و انسان باید در تمام  امورش از او پیروی کندعلاوه بر این موارد می دانیم که  موضوع و محور اصلی علوم انسانی،انسان است و بنابراین تمامی مباحث این علوم باید برطبق مبنای حقیقت و وجودی انسان و ارزش خلقت او و هدف آفرینش انسان بوجود آیند.

برای مطالعه این کتاب لازم است دو علم دیگر قبل از انسان شناسی مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان به شبهات وارده بر آن پاسخی صحیح و متقن داد.سؤالات از اینجا شروع میشود که چه ملاکی برای معرفت صحیح انسان وجود دارد ؟ اگر ملاکی صحیح بر این مطالب نداشته باشیم، پس دلیل موجهی هم برای تقدیم این نوع از انسان شناسی خود بر سایر شناخت ها نخواهیم داشت. همچنین ممکن است افراد دچار نسبیت  و شکاکیت معرفت شناختی شوند و در اینصورت هم دیگر نمیتوان ادعا کرد مباحث انسان شناسی مطلقا برای همه صحیح اند و نظرات مخالف هم هرگز قابل نفی نخواهند بود. بنابر این اولین علمی که باید مورد توجه قرار گیرد «معرفت شناسی»است. در مرحله بعدی سؤال ها به سمت هستی شناسی میرود؛ آیا انسانی که قرار است در این کتاب مورد مطالعه قرار گیرد موجودی مستقل است یا وجودش وابسته به خالقی حکیم است؟ در صورت اول، دیگر معارف دینی همچون ارسال رسل و انزال کتب و عصمت و امامت و هدایت و بسیاری از مباحث انسان شناسی  و... بی معنا خواهد بود اما اگر انسان را موجودی وابسته به خدای حکیم و مطلق بدانیم، باید در تمام شئون تابع خالق تکوینی و تشریعی خویش باشد. بنابر این علم دوم مورد نیاز «خداشناسی» است چون هنوز حجیت قرآن و سنت اثبات نشده است، باید خداشناسی از نوع فلسفی و عقلی محض باشد.پس از فراگیری کامل مباحث این دو علم ولو اجمالا و بصورت خلاصه، دانش پژوه آماده بهره گیری از کتاب های انسان شناسی میشود.

نکته آخر اینست که با توجه به نوع استدلالی که وجود دارد - و در متن توضیح آن آمده است- در آخر کتاب، قسمت «ذکر منابع کتاب»وجود ندراد.

امید است که با مطالعه این مقاله به اهمیت این علم پی برده شود و علم حصولی انسان شناسی مقدمه ای برای معرفت حضوری افراد به خودشان باشد.

شرح حال نویسنده کتاب حجت الاسلام والمسلمین صفدر الهی راد

استاد صفدر الهی راد هم اکنون عضو هیئت علمی و پژوهشی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) میباشد و ریاست برگزاری طرح ولایت (سلسله دروس مبانی اندیشه اسلامی) ر نیز عهده دار است.

الف) تحصیلات کنونی

1-تحصیلات حوزوی درس خارج

2- تحصیلات دانشگاهی: دکتری کلام اسلامی از مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)

3-تدوین پایان نامه: نقد و بررسی الهیات پست‌لیبرال جُرج لیندبک (پایان نامه ارشد)

ب) فعالیت های پژوهشی

1- کتاب ها

                 ·            الهیات پست‌لیبرال: نقد و بررسی ماهیت آموزه‌های دینی از منظر جُرج لیندبک

                 ·            انسان­شناسی (از سلسله کتب مبانی اندیشه اسلامی و طرح ولایت)

                 ·            انسان، راه و راهنماشناسی (با همکاری سایر نویسندگان)

                 ·            درسنامه آشنایی با هرمنوتیک (سازمان سمت)

                 ·            نقد و بررسی نظریه های مشروعیت در کلام سیاسی اشاعره

2- مقالات

                 ·            بررسی مسأله صدق در الهیات پست­لیبرال، فصلنامه علمی- پژوهشی معرفت فلسفی، شماره 22.

                 ·            بررسی نگرش زبانی – فرهنگی در الهیات پست­لیبرال، فصلنامه علمی- پژوهشی معرفت کلامی ، شماره 1.

                 ·            بازخوانی معناشناختی کلام سیاسی و نسبت آن با فلسفۀ سیاسی و فقه سیاسی، فصلنامه علمی- پژوهشی معرفت کلامی ، شماره 6.

                 ·            مسألة شر، ماهنامه علمی- ترویجی معرفت، شماره 88.

                 ·            خداگونگی انسان در آفرینش،‌ ماهنامه علمی- ترویجی معرفت، شماره 123.

                 ·            امکان و ضرورت معاد روحانی، ماهنامه علمی- ترویجی معرفت، شماره 178.

                 ·            بررسی دیدگاه تجربه­گرایی دینی در تفسیر وحی، مجله علمی – تخصصی رواق اندیشه،شماره36.

                 ·            بررسی مشروعیت نصب الهی در کلام سیاسی اشاعره، دو فصلنامه علمی پژوهشی معرفت کلامی، ش 15.

ج) فعالیت های اجرایی – فرهنگی

1- سوابق اجرایی

                 ·            مدیر آموزش­های آزاد (طرح ولایت) مؤسسه امام خمینی(ره)

                 ·            عضو شورای طرح ولایت

                 ·            عضو کانون طلوع مؤسسه امام خمینی (ره)

                 ·            دبیر پژوهشی گروه کلام و فلسفه دین

2- فعالیت های فرهنگی

سخنرانی، مناظره و برگزاری کارگاه های علمی در مراکز علمی و فرهنگی به ویژه دانشگاه­ها، وحوزه های علمیه: در موضوعات علمی، فرهنگی و سیاسی (همانند روشنفکری، علم دینی و اسلامی سازی علوم، ولایت فقیه، مدرنیته یا غرب شناسی، اندیشه­های امام راحل و مقام معظم رهبری، نفوذ فکری و راهکارهای مقابله با آن، نقش اندیشه های بنیادین در تمدن سازی اسلامی، جنبش نرم­افزاری تولید علم، آسیب­شناسی انقلاب اسلامی، کارآمدی نظام ولایی، دیپلماسی و اصول سیاست خارجی اسلامی، مبانی فکری اصلاح­طلبان، و ...)

موضوع اصلی و محوری این کتاب

محور اصلی این کتاب در رابطه با حقیقت و جودی انسان و کمال حقیقی و سعادت جاودانی است که توانایی رسیدن به آن مراتب را در خود داراست.آیا وجود انسان به همین جسم مادی ختم میشود یا آنکه وجودی فراتر از حقیقت در کار است؟ استعداد انسان در زندگی او تا چه حد است؟ آیا زندگی دیگری پس از مرگ وجود دارد و آیا حسابرسی در عالم خلقت وجود دارد؟ هدف خداوند متعال از آفرینش انسان چیست؟ آیا با وجود هدف آفرینش برای زندگی انسان، زندگی میتواند معنا دار باشد؟ به بیان دیگر آیا هدفمندی آفرینش در مقایسه با شرور و مشکلات دنیا ترجیح دارد؟ راه سعادت انسان از کجا تامین میشود؟ آیا انسان به تنهایی قادر به شناخت مسیر سعادت است؟ ارسال رسل و انزال کتب با چه هدفی انجام شده است؟

محتوای کتاب:

 در سه بخش ارائه میگردد:  الف) استدلال ها    ب) نوع چینش    ج) نوع مطالب

الف) استدلال

غالب استدلال های این کتاب و مطالب ابتدائی و اصلی بصورت عقلی محض به اثبات رسیده است اما با ادامه مباحث کتاب و اثبات حجیت قرآن و سنت با همین روش، در مراحل بعدی استدلال ها بصورت عقلی نقلی استفاده شده اند.بعنوان نمونه در بحث تبیین تحریف قرآن کریم،ابتدا باروش عقلی اضافه نشدن کلمات و یا یک سوره[2] را بیان و پس از آن با استناد به آیه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون دلیل می آورد به اینکه از آیات قرآن کریم کلمه یا سوره ای کم نشده است.البته قبل از تایید حجیت قرآن و سنت هم پس از بیان مباحث مورد نظر از آیات و روایاتی بهره برده است که آنها را باعنوان مؤید ذکر کرده است که برای انهایی که قرآن و سنت را تعبدا پذیرفته اند معتبر است. برای نمونه وقتی که هدف از آفرینش انسان را با روش عقلی- قبل از ثابت شدن حجیت قرآن و روایات - رسیدن به کمال حقیقی و قرب الهی معرفی میکند، آیه شریفه وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون‏[3] را بعنوان تایید و مؤید سخن اثبات شده خود می آورد.

ب و ج) نوع چینش و عمق مطالب 

مطالبی که در کتاب مورد نظر آمده است، در مقایسه با یکدیگر از ارتباطی کامل منطقی و دقیق برخوردارند که ما در اینجا این ارتباطات را بصورت کوتاه و خلاصه تبیین و توصیف میکنیم.

تمام مطالب کتاب در دو بخش «هستی شناسی انسان» و «راه و راهنما شناسی» قرار میگیرنداز آنجا که مباحثی از جمله عصمت پیامبر و لزوم وجود امام و خاتمیت پیامبر و جاودانگی اسلام و... مربوط به کمال انسان است، شناخت حقیقت وجودی انسان مقدم بر سایر مباحث است و تا زمانی که تعریف و معرفت موثق، صحیح و قابل قبولی از این موجود پیچیده نداشته باشیم، سخن گفتن درباره موضوعات مرتبط با آن لغو و بیهوده خواهد بود . بعنوان مثال اگر انسان را موجودی تک ساحتی  و مادی بپنداریم و آخرتی برای آن قائل نباشیم دیگر دلیلی بر انجام افعال شایسته نخواهیم داشت و ادعای پیغمبران برای وعده و وعید های مختلف آخرتی کاذب و بی پایه خواهد شد و نیز تمام تلاش انسان ها برای دستیابی به یک زندگی مدرن حیوانی فعال خواهد شد.

توجه داشته باشید هریک از قسمت هایی که در هربخش بیان میکنیم، در یک درس جداگانه تفصیل داده شده اند.

 

1-سیر مباحث هستی شناسی انسان

        ·            ساحت وجودی انسان: در این قسمت مولف پس از توضیح مفهوم مادی و مجرد و ویژگی های جسم مادی، از سه طریق وجود ساحت مجرد را برای انسان ثابت میکند که منشأ تمام فعالیت ها و    اراده های انسان می باشد. در ابتدا ویژگی هایی از امور مادی همچون انقسام پذیری، ابعاد سه گانه، وضع داشتن، مکان و زمان مند بودن، ترکیب پذیری و ... را برای مخاطبان بر میشمارد و اعلام میدارد که هر شیءی که هیچکدام از این ویژگی ها را نداشته باشد مجرد خواهد بود.

روش اول برهان «انقسام ناپذیری من» نام دارد. در این روش با ارجاع دادن افراد به درون خود از طریق علم حضوری مجرد بودن ساحت واقعی انسان را تبیین میکند که اثبات با علم حضوری آسان ترین و کوتاه ترین راه برای این کار است.

اما در روش دوم با توجه به وجود اموری همچون علم و حالات درونی در انسان، مجرد بودن ساحت دوم انسان را اثبات میکند. هر کسی با علم حضوری خود وجود امر مجردی به نام علم را در درون خویش درک میکند و با توجه به اینکه این علم برای عالم و درک کننده آن حاصل میشود، لازم  می آید هر دو از سنخ یکدیگر باشند. و نیز وجود حالات درونی همچون غم و شادی و گرسنگی و افسردگی و ... که در درون هر فرد ایجاد میشوند از این دسته میباشند.اما مجرد بودن این موارد همانطور که اشاره شد هم از طریق علم حضوری و هم از طریق بررسی آنها به گونه ای که هیچیک از ویژگی های مادی را نداردند قابل اثبات است.

در آخرین روش از اثبات ساحت وجود مجرد انسان، نویسنده از برهان «من ثابت» استفاده کرده است.همانطور که میدانید پزشکان معتقدند که اغلب سلول هاب بدن انسان تقریبا هر 8 سال یکمرتبه تغییر میکنند. از طرفی نیز تمام افراد با علم حضوری، وجود خود را از ابتدای عمر خویش درک میکنند که به هیچ وجه تغییری در آنها رخ نداده است و این وابسته به دقت افراد در درون خویش است. بنابراین در آخرین روش عقلی هم وجود ساحت مجرد به اثبات رسید.

اما نویسنده این کتاب برای تایید حرف های خود و زدن تیر خلاص، به بیان و توضیح شواهدی از جمله عمل آتوسکوپی یا  تجربه نزدیک به مرگ، دور آگاهی و احضار ارواح مردگان می پردازد.

        ·            سرشت انسان: در این قسمت پس از مشخص شدن وجود ساحت مجردی برای انسان، کتاب به سراغ بیان ویژگی های امور فطری که در درون انسان نهفته است رفته و آنرا در سه بخش بینشی(شناختی)، توانشی و گرایشی بیان میگردد که منشأ آن علم حضوری است.

منظور از ویژگی های بینشی، معرفت هایی است که انسان از طریق علم حضوری به دست می آورد و آن معرفت ها دو نوع هستند؛ اول معرفت هر شخص به وجود خودش، چون این معرفت در درون اوست و حتی مکتب شک گرایان هم که در وجود هر چیزی شک میکنند ،در وجود خودشان که شک کننده هستند تردیدی ندارند؛ دوم معرفت به وجود خداوند و این از دو جنبه است؛ از طرفی چون طبق مبانی خداشناسی هر موجودی غیر از خداوند عین ربط و عین فقر به خداوند متعال است، انسان هم خود را موجودی مرتبط با ذات الهی درک میکند و ثانیا این ارتباط از طریق علم حضوری درک میشود.

اما منظور از ویژگی های توانشی توانایی هایی است که در وجود افراد با علم حضوری درک میشوند. مولف این امور را سه مورد نام برده است. اول وجود عقل برای انسان؛ انسان با وجود عقل از قوه ادراکی ویژه ای برخوردار شده است که از راه های مختلفی به کمک عقل میشود کسب معرفت کرد. عقل میتواند به طور مستقل یا غیر مستقل این کار ها را انجام دهد که بطور کلی به دو دسته تقسیم میشوند: نوع یکم معرفت های نظری یعنی هست ها و نیست ها و نوع دوم معرفت های عملی یعنی باید ها و نباید ها.

دوم وجود اختیار برای انسان؛ هر فردی جبراً از قوه ی اختیار برخوردار است که در شرایط متفاوت میتواند در امور خود انتخاب کند و راه سعادت یا شقاوت را بپیماید.

و سومین مورد از امور توانشی قدرت انسان بر خودسازی است؛ در این نوع از توان فطری افراد با  وجود اختیاری که دارند میتوانند در برابر برخی از امیال درونی مقاومت کنند و حتی برخلاف آنها عمل کنند.

اما سومین ویژگی از امور فطری، امور گرایشی هستند که همان امیال نفسانی و درونی میباشند. این نوع از ویژگی ها به سه قسم تقسیم میشوند: اول حس کمال طلبی؛ همه  ما همواره تمام فعالیت هایی را که در زندگی انجام میدهیم  برای رسیدن به کمال و برتری انجام میدهیم اما اینکه برخی افراد در تشخیص مصداق واقعی کمال دچار خطا شده اند بحث دیگری است. دوم حس حقیقت جویی که به گفته نویسنده انسان با توجه به درون خویش متوجه این حقیقت فطری خواهد شد که مشتاق است به کنه حقیقی هر چیزی از دست یابد. و سومین قسم از گرایش های فطری افراد حس زیبایی طلبی است؛ تمام انسان هم به زیبا بودن و هم به زیبایی آفرینی که آنرا «هنر» مینامند علاقه مند هستند

اما اهمیت تمام این مباحث در  اینجاست که پذیرش ساحت دوگانه برای انسان و توجه به ویژگی های فطری هر شخص، تاثیر بسزایی در مباحث بعدی می گذارد. برای نمونه عدم پذیرش ساحت مجرد باعث بیهوده بودن زندگی اخری خواهد بود در مراحل بعدی نمیتوان هدف آفرینش و کمال حقیقی  مشخصی برای تعیین کرد.

  • حیات پس از مرگ: در این قسمت از مباحث جالب، نویسنده با استفاده از مباحث قبلی و دو صفت عدالت و حکمت خداوند متعال[4] و به علاوه استدلال بر «امکان بقاء نفس بدون بدن» و «اصالت ساحت مجرد نسبت به مادی»، با دو روش عقلی استدلال بر حیات پس از مرگ کرده و با ادله نقلی آنرا تایید می کند.

تا  به اینجا وجود ساحتی مجرد برای انسان ثابت شده است اما اصالت با کدامیک از آنهاست، خود دارای بحث کوتاهی است که نوینده آنرا با برهان عقلی اصالت ساحت مجرد را ثابت میکند. در مرحله بعدی هر مخاطب کنجکاوی، با این سوال روبه رو میشود که آیا نفس مجرد بدون بدن مادی خود قابلیت بقا و زندگی دارد یا خیر که در اینجا هم نویسنده کتاب با استفاده از دو دلیل امکان بقا بدون بدن برای ساحت مجرد را بیان میکند. دلیل اولی که مختصر و ساده است، خود مجرد بودن نفس است؛ با توجه به اینکه مجرد از مکان مند بودن تهی است، وابسته بودن آن به مکانی همچون بدن هم بی معنا خواهد بود؛ و دلیل دوم تغییرات فیزیکی است در جسم مادی رخ میدهد در حالی که هیچ تغییری در نفس اصلی انسان پدید نمی آید و این با علم حضوری قابل درک است.

اما پس از طی این مراحل، نوبت به اثبات معاد از طریق دو برهان از صفات الهی میرسد.برهان اول برهان حکمت الهی است که با توجه به وجود این صفت، لازم می آید برای خداوند متعال که فعل بیهوده ای انجام ندهد و این خود دلیل بر آنست که آفرینش این دنیا غایتی داشته باشد و خداوند همه انسانها را در روزی برای حسابرسی جمع کند.این برهان توضیح و تفصیل های زیادی دارد.

اما برهان دوم اثبات معاد، برهان عدالت خداوند متعال است که لازم می آید با وجود این صفت، خداوند حساب پاداش و جزا افراد صالح و مومن خودش را از افراد عاصی و گناه کار جدا کند و به سزای سختی و رنج ها و رفاه  آسایش انسانها رسیدگی کند.

  • در آخرین قسمت از سیر مباحث هستی شناسی انسان، با استفاده از مطالب گذشته، هدف از خلقت انسان و کمال و سعادت حقیقی او معلوم میشود؛ زیرا با توجه به اینکه ارزشمندی هدف در افعال الهی، وجود تناسب بین آنها و کمال حقیقی هر مخلوقی است، با تحلیل حقیقت وجودی انسان؛ کمال متناسب با استعداد ذاتی او تعیین میگردد.

در مقدمه این مباحث باید گفته شود اصلا هدف و غایت افعال مربوط به موجوداتی است که از قوه اختیار و اراده برخوردارند و لذا  فقط هدف افعال الهی و انسانها باید در نظر گرفته شود اما از آنجایی که بحث آخر هستی شناسی انسان در باره هدف خلقت است، باید اهداف الهی را مورد بررسی قرار دهیم.



[1] اومانیسم در لغت به معنای امسان محوری و انسان خدایی ترجمه شده است.بر طبق این مبنا انسان محور تمام ارزش هاست یعنی اصالت با اراده اوست و ابتدا و انتهای عالم انسان است.بنابر این این مکتب در برابر دین اسلام و ادیان آسمانی که خدامحور هستند قرار دارد.

[2] منظور از سوره، یک واحد معنایی کامل میباشد.

[3] ذاریات/56

[4] این دو صفت خداوند متعال در کتاب های خداشناسی قبلی- که در مقدمه اشاره شده – به اثبات رسیده اند.